نابود کننده رابطه زن و شوهر چه چیزهایی هستند؟
نابود کننده رابطه زن و شوهر چه چیزهایی هستند؟
در مجله آقای قاب میپردازیم به مواردی که زندگی زناشویی را تهدید میکند و باعث از هم پاشیدن میشود …
مغز انسان یک اندام شگفت انگیز است که دارای قدرت پردازش بالایی است
اما مغز نیز اشتباه می کند و بیشتر به تعدادی از اشتباهات رایج ذهنی متکی است
تا به شواهد منطقی. ذهن ما ، بر اساس الگوهای رایج ، قضاوت های ضعیف
و غیرمنطقی می کند که به آن خطاهای ذهنی می گویند و این مشاجرات اشتباه می تواند
به روابط عاطفی ، اجتماعی و حتی حرفه ای صدمه برساند.
در این قسمت خطاهای فکری همسر را که رابطه را تخریب می کند آشنا می شوید.
خطای فکری
خطاهای شناختی نوعی لغزش فکری است که بر تصمیمات و قضاوت های ما اثر دارد
و می تواند طرز فکر ما در مورد جهان پیرامون و نگاه ما به آن را تغییر دهد.
افراد نه تنها در زندگی شخصی خود بلکه در زندگی زناشویی خود دارای سوگیری ها و اشتباهات
شناختی هستند و در نتیجه روابط آنها می تواند به خطر بیفتد.
این اشتباهات در طول رویداد قدرت تحلیل ، تفسیر و قضاوت را از ما می گیرد
و باعث می شود نتوانیم وضعیت موجود را به درستی ارزیابی کرده و تصمیم مناسب بگیریم.
خطاهای شناختی زندگی زناشویی
برچسب زنی
افراد مجموعه ای از نکات مثبت و منفی است که باید به عنوان یک کل در نظر گرفته شود
اما زنان دارای برچسب یک جنبه از وجود دیگران را در کل وجود خود خلاصه می کنند
به عنوان مثال ، اگر شوهر آنها یک بار از مسئولیت خود صرف نظر کرده باشد
او همیشه غیر مسئول تلقی می شود. برچسب زدن همیشه سبب می شود
که صفات بدی مثل تنبلی ، بی فکری ، بی مسئولیتی و بخل را به شوهر و اقوام خود نسبت بدهیم.
خود سرزنش کردن
بعضی از افراد وقتی اتفاقی برای آنها می افتد خود را سرزنش می کنند
بدون اینکه عوامل مختلفی را چک کنند. به عنوان مثال
اگر این افراد با شوهر خود مشاجره کنند و او با شخص دیگری درگیر شود
احساس گناه می کنند. این افراد معمولا احساس گناه ، شرم و غیره می کنند.
تفکر صفر و صدی
بیشتر مهارتها و وظایف بشر از ضعیف تا عالی متغیر است ، اما برخی افراد صفر یا صد فکر می کنند
به این معنی که آنها طیفی برای دیدن چیزها نداشته و همه چیز را سیاه و سفید مشاهده می کنند.
از نظر این افراد ، کاری بزرگ باید انجام شود یا ارزشی ندارد.
این افراد گاهی خودشان را ناقص و گاهی بی عیب و نقص در نظر می گیرند.
برخلاف این دیدگاه ، باید آگاه باشید که باورها نسبی هستند و آنچه ما از سخنان و رفتار دیگران
می فهمیم فقط تفسیر ماست. افرادی که دارای تفکر سیاه و سفید هستند
در زندگی زناشویی خود دچار مشکل می شوند ، به عنوان مثال ، اگر خانواده شوهرشان
مرتکب اشتباهی شوند ، چشم او را از دست می دهند ، به عنوان مثال
او با خرید یک دستگاه موافقت می کند و علاقه ندارد جایگزینی را انتخاب کند.
خطای تأیید
افرادی که دارای این نوع خطای شناختی هستند اطلاعاتی را که با دیدگاه آنها مغایرت دارد
نادیده گرفته و فقط به دنبال اطلاعاتی بوده که با دیدگاه آنها سازگار باشد.
یک خطای تأیید باعث می شود فکر کنید طرف مقابل درباره من بد فکر می کند ، در صورتی که در اصل اینطور نیست.
ذهن خوانی
افرادی که دارای این نوع خطای شناختی هستند دیگران و واکنش های آنها
را بر اساس جهان ذهنی خود تفسیر می کنند. تفکر این گروه بر اساس مفروضات
اساسی ذهن خودشان می باشد. این نوع خطای شناختی زندگی خانوادگی را تحت تأثیر قرار می دهد
زیرا این افراد با مشاهده ناراحتی شوهرشان و اعتقاد بر این که ناراحتی آنها به آنها ارتباط دارد شوهران خود را قضاوت می کنند.
کار مبالغه آمیز
فردی با این نوع خطای شناختی ، هر رویداد منفی در زندگی را خلاصه می کند
و هر رویداد را رنگارنگ تر از ارزش واقعی آن می داند. افراد مبتلا به فوبیا به احتمال زیاد
تعمیم مبالغه آمیزی دارند. این نوع خطای شناختی بر زندگی خانوادگی نیز اثر دارد
به عنوان مثال ، فردی با این نوع خطا که همسرش به او خیانت کرده است
۱۰۰٪ احتمال تکرار آن را می بیند ، یا اگر خانواده همسرش به او حرفی زدند
قادربه بخشیدن نیست زیرا او باور دارد که این حرف تکرار خواهد شد.
خطا در انتخاب نظر
مغز افرادی که دارای این نوع خطا هستند فقط یک چیز را خوب می بینند
و به چیزهای دیگر توجه چندانی ندارند. اگر این افراد ارتباط احساسی موفقی نداشته باشند
دیگر نمی توانند کسی را انتخاب نمایند ، یا اگر کسی توجه آنها را به خود جلب کرد
فقط باید آنها را جذب کند و دیگر نمی تواند با افراد جدید ارتباط برقرار نماید.
نابود کننده رابطه زن و شوهر
پیش بینی
افراد دارای خطاهای پیش بینی شناختی همیشه منتظر اتفاقات بد هستند
و آینده را بدون دلیل خوب پیش بینی می کنند. این نوع اشتباهات بر زندگی نیز تأثیر می گذارد
برای مثال افرادی که دارای این نوع اشتباه هستند پس از رفتن به خانه مادر با شوهر خود مشاجره می کنند.
خطای خوش بینی
افرادی که دارای این نوع خطای ذهنی هستند نسبت به برنامه های آینده بیش از حد خوشبین هستند.
این افراد می توانند بدون فکر وارد رابطه شوند و به دلیل خوش بینی بیش از اندازه مشکلات
این رابطه را توجهی ندارند ، در حالی که اگر منطقی تصور کنند
این رابطه سمی بوده و بودن در آن زمان یک ضرر است.
کوچک بینی و فاجعه ساختن
افراد دارای این خطای شناختی نقاط مثبت و توانایی های خود را کوچک و ناچیز می دانند
و اشتباهات خود را بزرگ می دانند. این افراد چیزهای بد را بسیار بدتر از آنها درک می نمایند.
این نوع اشتباهات بر زندگی هم تأثیر می گذارد ، به عنوان مثال
اگر آنها با شوهر خود اختلاف نظر داشته باشند ، دیگر قادر به زندگی با او نیستند.
استدلال احساسی
افرادی که دچار این خطای شناختی هستند واقعیت را همانطور می دانند
که احساسات منفی آنها می گوید. اگر اتفاق بدی به طور اتفاقی رخ دهد
به گفته این افراد او فکر می کند احساساتش همیشه درست است
به عنوان مثال ، زیرا احساس می کند تصادف خواهد کرد
مسافرت نمی کند یا اگر همسرش با او مشاجره کند حس می کند همسر او را دوست ندارد.
فیلتر منفی
افرادی با این نوع تفکر بر این باورند که اگر اتفاق منفی برای آنها بیفتد
تمام کار آنها زیر سوال خواهد رفت. اگر اتفاقات منفی در زندگی آنها اتفاق افتد
این موارد در زندگی آنها خوب پیش نمی رود. این خطای شناختی بر زندگی اثر دارد.
به عنوان مثال ، والدین با این طرز فکر ، هنگامی که فرزندشان در مدرسه نمره منفی می گیرد
کل تحصیلات خود را زیر سوال می برند و فکر می کنند او کودکی است که درس نمی خواند
یا اگر مهمانی خوب پیش می رود ، اما فقط یکی کم و کسر می شود تصور دارند کل مهمانی به هم خورده است.
باید اندیش
فرد باید اندیش ، باید انتظار داشته باشد که چیزهایی که در ذهن او هستند
تحقق یابد و نمی توان شرایط مختلف را درک نماید. اگر نیازهای یک فرد برآورده نشود
احساس گناه ، شرم و ناامیدی می کند. این نوع اشتباهات بر زندگی او تأثیر می گذارد
، به عنوان مثال ، اگر نیازهای شخص درمورد افراد دیگر برآورده نشود ، عصبانیت و سرخوردگی را تجربه می کند.
نادیده گرفتن موارد مثبت
افراد دارای این نوع فکر که معمولا افسرده هستند
جنبه های مثبت زندگی خود و تجربیات و رویدادهای خوبی را که برای آنها اتفاق می افتد درک نمی کنند.
این نوع تفکر بر زندگی زناشویی اثر گذاشته ، به عنوان مثال ، وقتی همسرش او را تحسین می کند
تصور می کند که از او چیزی می خواهد که او را تشویق می کند.
دیدگاهتان را بنویسید