بیوگرافی مجید صالحی و همسرش

بیوگرافی مجید صالحی و همسرش:

بیوگرافی مجید صالحی

مجید صالحی متولد ۲۶ شهریور ۱۳۵۴ در تهران و بازیگر و کارگردان است.

او فارغ التحصیل لیسانس بازیگری و فوق لیسانس کارگردانی تئاتر از دانشگاه هنر تهران

می باشد که در کنار فعالیت های هنری نویسندگی و ترانه سرایی هم میکند.

کلاس بازیگری تا تئاتر:

پس از دیپلم ریاضی و فیزیک در سال ۱۳۷۲ با حضور در موسسه شرکت بازیگری

سام هنر در کلاس های حمید سمندریان ثبت نام کرد.

از همین کلاس ها وارد تئاتر شد و با نمایشی به نام دکتر جوشکار بر روی صحنه رفت.

شهرت:

بازی در جلوی دوربین را با نقش های فرعی در مجموعه هایی مانند جنگ آفتاب

برگ سبز و سیمای صبحگاهی تجربه کرد.

ایشان سپس سال ۱۳۷۶ با اولین تجربه حرفه ای در مجموعه سیب خنده به کارگردانی

رضا عطاران بسیار دیده شد و سال ۱۳۷۷ با مجموعه مجید دلبندم به شهرت رسید.

در ادامه سال ۱۳۷۹ وقتی که ۲۵ ساله بود با فیلم یکی بود یکی نبود بازی در سینما را تجربه کرد.

ازدواج و ماجرای آشنایی:

مجید صالحی خرداد سال ۱۳۹۱ با خانم رامینه اکبری خادم ازدواج کرد که

ثمره ی این زندگی مشترک دوقلو هایی به نام حنا و آروین است.

تخصص و تحصیلات همسر من مترجمی زبان انگلیسی بود و هست و الان هم در کنارش کار دکور کیک انجام میدهد.

ایشان پرستار مادرم نبودند اما در آن دوران بیماری مادرم کمک و همراه بسیار

خوبی برای من بودند البته که به قول خودشان پرستاری از یک مادر برایشان افتخار است.

ازدواج من برایم خیلی دلچسب بود چون همسرم را خیلی دوست دام و جالب این است

که هر دو خانواده بیشتر از من همدیگر را دوست دارند.

دوقلوهای متفاوت:

دوقلوهای من همسان نیستند و یکی پسر با خصوصیات اخلاقی بسیار پسرانه و دیگری دختر با ناز و کرشمه های دخترانه است.

تدریس:

ایشان در حال حاضربا مدرک لیسانس بازیگری و فوق لیسانس کارگردانی در موسسه فرهنگی

و هنری اندیشه ماهان آقای امیر دژاکام مشغول تدریس بازیگری است.

ترانه سرایی:

این بازیگر تجربه ی ترانه سراییی را هم دارد .

در سال ۱۳۹۷ ترانه مهم جان را نوشت که توسط محسن ابراهیم زاده اجرا شد.

بیماری قلبی:

در سال ۱۳۹۲ مجید صالحی در هنگام اجرای نمایش شایعات دچار عارضه قلبی شد و در نهایت

زیر عمل جراحی رفت اما شایعه سرطان ایشان صحت ندارد.

دوست و مشاور:

من همیشه در کارهایم با رضا عطاران مشورت میکنم و همیشه در تله فیلم هایی که ساختم

نظرش را گرفتم و او هم با همه مشغله ای که دارد وقت می گذارد و کارم می بیند و نظر می دهد.